ول کن جهان را قهوه‌ات یخ کرد

رفتم چند سالو با گردن کج برگشتم

خودم دل خودمو میزدم

اگه بدونی چقدر تو خودم چاقو کشیدم

من هنوزم خیلی شبها خوابم نمیبرم


تو فکر میکنی کی موند اون روزا که فقط خودم پیش خودم میموند

خودم برای خودم نیرو کمکی بود


کی موند وقتی اونقدر جفنگ بودم

حتی تو چشمای خودمم نگام نمیوفتاد

 

با پای خودم اومدم

دورامو زدم اومدم

بعد این همه سالها برگردوندنم

 


ادامه مطلب
+ تــاریـخ ۱۳۹۸/۱۱/۰۹ ساعـت 10:56 به قـلـم |

کاش شرایطشو داشت:(

من دلم خیلی براش تنگ میشه. اونم میشه ها. اما خو مثلا دوسپسرش سرشو گرم میکنه

من ک هیشکی رو ندارم چ کنم؟! تازشم دلم برا عسل یهو خیلی تنگ شد. حتما ی بار میرم اهواز ببینمش

و اوج فاجعه اونجا بود ک دلم برا فاطی و عاطی هم تنگید . البته انشالله قبول شدم میرم دیدنشون. اخه الان بیرم دس خالی . خو افسرده تر میشم. بزلر با دس پر برم. لااقل س چس واس گفتن حتی افتخاریدن داشته باشم. وای واسه اون روز لحظه شماری میکنم

+ تــاریـخ ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ ساعـت 21:33 به قـلـم |

از کوچکترین و جزیی ترین تفریحات هم محرومم . انصافه قبول نشم خدا؟؟

چثد برای عروسی داداشم لحظه شماری میکردم. چقد برنامه داشتم:(

اما الان فقط باس ب فکر کنکور باشم

 ماهه دیگ جشن عروسی شه اما اصلا آمادگی و روحیشو ندارم.

درس همه چیمو ازم گرفت. کاش 5ماه دیگ همه چیمو بهم بده تا بهترشم بده^^

اجیم چن وقت پیش گف . نگار ، پزشک بشی زندگی ت عوض میشه. عالی میشه. وای قند تو دلم آب شد

دبشب باز خولب قبولی مونو دیدم 

137بودم رتبم. خیلی خوشحال بودم. توی خواب از خواب پا میشدم. میرفتم پیش اجیم میگفتم. تروخدا واقعیه؟؟ م ن خواب نمیبینم؟؟ میگفتن ن بابا واقعیه

 تو رتبت 137شده. خوشحال بودم ک دیگه لازم نیش برا کنکوز بخونم:) . ولی بیدلرشدم ساعت 9 و پاشدم صورتمو ششتم و نشستم زیست فصل هشت سال چهارمو خوندم ~_~

+ تــاریـخ ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ ساعـت 21:26 به قـلـم |

 

قرار بود سوم بهمن نصف شب بیام اینجا بنویسم و تولد بگیرم برات ک یادم رفت البته قزص خواب نداشت بیدار بمونم 

سال دیگه این موقع قرار گذاشتم برا روز تولدت ی کاری کنم کارستون

..


برچسب‌ها:
کنکور, پزشکی تهران, تولد داریم چه تولدی
ادامه مطلب
+ تــاریـخ ۱۳۹۸/۱۱/۰۴ ساعـت 18:12 به قـلـم |

یکی از دلایلی که ثروتمندان، ثروتمندتر و فقرا، فقیرتر می شوند و طبقه متوسط در قرض و بدهی غوطه ور هستند آن است که مسائل پولی در خانه آموزش داده می شود نه در مدرسه.

بیشتر ما مسائل مالی را از والدین خود یاد میگیریم، حال آنکه یک پدر بی پول چه مطلبی را درباره پول می تواند به فرزندش بیاموزد جز اینکه دائم این نصیحت را تکرار کند که در مدرسه بمان و سخت درس بخوان و کودک احتمالا با نمره های عالی اما با برنامه ریزی و ذهنیت مالی یک فرد فقیر فارغ التحصیل خواهد شد.

📘 پدر پولدار پدر فقیر

✍🏻 #رابرت_کیوساکی

 


ادامه مطلب
+ تــاریـخ ۱۳۹۸/۱۱/۰۱ ساعـت 13:15 به قـلـم |